امروز خیلی خسته ام نمی دونم برای چی ... شایدهای زیادی هست ... بی خیال ...
اصلأ دیگه به این بلاگ ها نمی تونم اعتماد کنم ... بعد از دو ماه آمدم یه بلاگ جدید باز کنم و بنویسم ولی می بینم که ...
پرشین بلاگ همیشه خراب یا بلاگ نگار که امکانات خوبی داره ولی خیلی گرونه ... بلاگر که امکانات فارسی نداره یا موبیل تایپ که اونم امکانات فارسی نداره و تازه پولی هم که شده اینجا هم مشکلاتی داره اونم اینه که خوانندگان سطحی داره (البته ببخشیدا نمی خوام توهین کرده باشم البته گر چه همه جا این مشکل هست ولی نمی دونم چرا توی این سرویس جدید خیلی مشهود تره) ...
بلاگر ها (وبلاگ نویس ها ) ...
فکر می کنند بلاگ نویسی یه مسابقه است ... کاش می فهمیدن اینجا هم مثل دنیای خودمونه باید با احترام باحاش رفتار کرد نه اینکه آمد و نوشت سلام وبلاگ جالبی داری به من هم سر بزن ... یا ... من لینکیدم شما هم بلینکید ... آقایون خانم ها اینجا نه مسابقه است که آمدین تا تعداد لینک هایی که بهتون میدن یا شما میدین زیاد باشه نه اینکه جاییه که پیغامها و پسغام های مسخره و از روی نادانی به هم می دین ... بلاگ نویسی مثل سرطان داره رشد می کنه بدون اینکه به مردم آگاهی بدن چی بنویسن یا چه جوری بنویسن ...
خیلی ها آمدن فقط بنویسن حالا چی نمی دونن ... بعضی ها فقط برای آموزش که بازم دستشون درد نکنه ... یه کار مفید البته بدون تجربه خواصی انجام می دن ... دومی ها که واقعأ یه اپیدمیه خاطره نویسیه ... بعضی ها همش چیزهای مزخرف مثل سکس ... که وای ... بعضی هاشون فقط چرندیات بعضی ها هم که انواع خالی بندی های مختلف و... یه سری هم که شدن دزد بلاگ که مطلب از اینجا و اونجا کش می رن می زارن توی بلاگشون ... بعضی ها هم که فقط هجویات می نویسن ( سکس ... گذاشتن عکس های مسخره یا بلاگ رو به جای لینکدونی اشتباه گرفتن) ... اینه وضعیت بلاگ نویسی کشور ما امیدوارم جلوی این بلاگ نویسی های مسخره که هم هزینه داره هم وقت الکی ازبین میره را یکی بگیره ... به امید اون روز ... دعا می کنم که هر کس یه بلاگ داشته باشه و درست بنویسه نه اینکه الکی افتخار کنیم که ایرانی ها درجایگاه بالایی در بلاگ نویسی قرار داند باید درست برخورد کرد باید دید این بلاگ ها از کجا امده چی می نویسن ... یه کم فکر کنید بلاگ نویس های عزیز برای چی می نویسید ... مشهور شدن (اینقدر دست زیاده که باید یا نابقه باشید یا یه خر شانس که البته به شانس اعتقادی ندارم فقط گفتم که اونایی که اعتقاد دارن پی به ماجرا برده باشن) ... آگاهی دادن ( اول اینکه آگاهی دادن در مورد چی و چه جوری و آیا اصلأ در این دنیای مجازی روشش فرق داره البته اینها رو با آگهی به این که شما نسبت به اینکه چی می خواید آگهی بدید استاد هستین می گم )... دوست پیدا کردن (پیشنهادم برای این اینکه که توی خیابان ها یا پاساژها این کارو انجام بدین خیلی امکاناتش بیشتره ) ... وقت تلف کردن (که البته برای این کار راه های خیلی بهتری وجود داره البته هزینه و سودش هم بیشتره ) ... سر گرم شدن ( که خودتون می دونید چه کارهایی به جای این کا وجود داره) بازم هست ولی به ذهن ناقص من نمی رسه امیدوارم این درد دل ها به یه جایی برسه و فکر هم نکنید که با یه آدم خیلی مغرور و از خود راضی یا یه نابغه طرف هستین نه منم یکی مثل هزاران جوان ایرانی هستم که آمدم بلاگ بنویسم و حدود دوسال و نیمه که تجربه نوشتن توی انواع سرویس های بلاگی رو دارم و... کلی دوست این کاره که من جزو کوچیک کوچیکشون هم حساب نمی شم ... پس حق بدین که.....
دیگه بی خیال ... برم به خستگی ها و شاید های خودم برسم که اصلأ حوصله جرو بحث ندارم ...
سه وجب تا بینهایت